تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک اثر محمد بن حریر طبری
سرچشمه : یغما سال بیست و ششم مرداد 1352 شماره 5 (پیاپی 299)
تاریخ نگاری در عصر قدیم جنبهء علمی نداشته است ، یعنی فاقد روش و متدی بوده که مورخ با استفاده از آن ، مجهولات را معلوم کرده و جهت ارزیابی مطالب و منابع خود از آن استفاده کند . مقداری اطلاعات که خیلی از آنها جنبه افسانه داشته ، با مقداری روایات،آینها منابع مؤلفان تاریخ نویس بوده ؛ نتیجه اینکه تواریخ عمدهای که از تاریخ نگاران ما بجای مانده ، به مناسبت اینکه تحقیقات هیچکدام-بجز مقدمه ابن خلدون ، نه متن کتابش-مبتنی بر استدلالات عقلی نیست . تحقیقات بزرگترین مورخان ما از شرح دادن داستان زندگانی پیامبران ، تاریخ جنگ و فتوحات و شکستهای پادشاهان و احتمالا زندگی داخلی و خصوصی آنها در نمیگذرد و به هیچ وجه به سایر قسمتهای تاریخ ، من جمله تاریخ یا تاریخ زندگی ملتها توجهی چندان ابراز نشده است ؛ با این حال در میان همین تاریخ نگاران هم میتوان دستههای مختلفی را مشخص کرد . عدهای از آنها با معلوماتی وسیعتر و با دقتی عمیقتر منابع و مآخذ خود را به درستی بررسی کرده و حد اقل در مورد روایان و راویانی که ضعیف و غیر قابل اعتماد بودند ، تردید کرده و با اینکه در بعضی موارد آنرا نقل هم کردهاند ، اصل آن را مردود شمردهاند.
دسته دیگر که بیشتر تاریخ نگاران قدیم از این دستهاند ، کارشان نقل مطالب و احیانا قلب مطالب گذشتههاست . نه کارشان اصالت دارد و نه کتابشان ارزشی در خور اما ممکن است در بعضی موارد جزئی،ارزش آثار اینان زیاد باشد.
محمد بن جریر طبری از تاریخ نگاران دسته اول یعنی از مورخان با ارزش و دقیقی است که با اینکه فاقد یک بینش تاریخی خاص است ، کارش اصالت دارد . در این موارد روش او اینست که درباره یک مطلب ، روایان متعددی را نقل کرده و در آخر خود آنها را ارزیابی نموده و نظرش را میدهد . البته این روش از نظر تاریخ نگاران اخیر معایب بسیار دارد.از جمله آنکه فقط مبتنی بر روایات است.به عبارت دیگر تاریخ را از جمله علوم نقلی میداند درحالیکه صاحبنظران معتقدند تاریخ دارای فلسفه ایست و باید هدفش را تعیین کند و به جزئیات دیگر ، مگر در موارد استثنا نباید بپردازد.
بههرحال ، طبری علاوه بر روایات دینی از کتب دیگر هم استفاده میکند و از آنها میتوان از تورات و اوستا و احیانا بعضی کتب قدیمه که از بین رفتهاند،نام برد . طبری اولین مورخ بزرگ اسلام است . شاید در قرنهای دیگر نظیرش نیامده باشد . همه مورخان بعد از وی،غالبا از اثر او استفاده کردهاند . البته اگر بخشهای اول کتاب را که مربوط به تاریخ پیش از اسلام است و در قرون اخیر تاریخ صحیحتری از آن با کمک علوم جدیدی همچون باستانشناسی نگاشتهاند ، کنار بگذاریم ، تاریخ پیدایش اسلام و بعد از آنکه طبری نگاشتهاست ، دقیقترین تواریخ است.
طبری در سال 224 یا 225 در شهر آمل متولد شده و وفاتش به روایت صاصب تاریخ بغداد روز شنبه 25 شوال سنه 310 در اوایل شب ، اتفاق افتاده و در خانهاش واقع در محلهء «رحبه یعقوب»بغداد دفن شده است ، درباره خصوصیات اخلاقی وی مرحوم بهار گفتاری دارد،خلاصهاش اینست:
«از اخلاقی که منافی شأن اهل علم باشد ، شدیدا پرهیز داشته و تا روزی که وفات کرده به زهد و عبادت و استغنای اوخللی وارد نیامد . او با کمال متانت و حسن خلق و زهد و تقوی بود . مردی حساس و شدید التأثر بوده است . از حساد و جماعتی که به وی نسبت مبتدع در دین میدادند بغایت میرنجیده ، چنانکه در مرض مرگش گویند که کسی به استاد گفت از بدگویان و دشمنان در گذر ؛ استاد گفت از همه در گذشتم جز آنکس که به من نسبت بدعت داد».
طریقه وی را در مذهب ، اغلب مورخان طریقه عامه گفتهاند و گویند که اول متمایل به مذهب شافعی بوده ، اما بعدا خودش روش جدیدی به وجود آورده و حتی پیروانی داشته است ؛ اما امروز از فرقه طبریه جز تاریخ نگاران قرن اسلامیه کسی اطلاع چندانی ندارد.
متن اصلی تاریخ طبری نخستین بار توسط ابو علی محمد بلعمی از وزرای سامانی به فارسی خلاصه و ترجمه شده است . اما بلعمی به ذوق خود بسیاری مطالب کتاب را حذف کرده و مطالب چندی بر آن افزودن و در واقع تألیف جدیدی به وجود آورده است ، این کتاب به تصحیح مرحوم بهار چاپ شده است . متن عربی تاریخ طبری یک بار در لیدن از بلاد هلند به همت دوازده تن از مستشرقین اروپایی در دوازده مجلد چاپ شده ، البته فهرستها و ضمایمی هم خارج از این مجلدات دارد.
چاپ جدید تاریخ طبری(طبع مورد بحث)ترجمه متن کامل آنست با حذف روایات مکرر که آقای ابوالقاسم پاینده ترجمه کرده است . نقص این جلد که مجید اول تاریخ طبری میباشد اینست که فاقد مقدمهای جامع درباره طبری و کتابهایش و مطالب دیگر میباشد . مترجم در مقدمهای بسیار مختصر ، خواننده را به مجلدات دیگر حوالت میدهد که امید است یکی پس از دیگری انتشار یابد.