علیرضا غفاری حافظ
با فروپاشی دولت عثمانی که پایه آن بر دور محور بازپی خلافت عثمانی و گردآمدن همه مسلمانان در زیر لوای خلیفه یکتا و جهاد با کفار و مسلمان کردن یا جزیه گرفتن از آنها به زیست خود بازپاییده بود سرزمینهای مانده که بیشتر در آسیای کوچک یا آناتولی بودند ، با بحران کیستی جدی روبرو شدند و در موج ناسیونالیستی که در جهان آن روزگار به اندیشه چیره درآمده بود ، مجال نمود یافت . در همین دوره بود که کیستی و ناگریز زبان تركى پا به عرصه زندگی گذاشت.[i] در سال ۱۹۲۱ با مهندسی ملت نوین "ترک" که گونه نوینی از خرده امپریالیسم برزنی(محلی) بود ، دیگر ملتهای کهن ساکن در آناتولی به چهره خشن سرکوب و یا باسیاستهای فرهنگی آبشخور سیمیلاسیون جای گرفتند و در همین زمان بود که کشور نوینی با نامی ناآشنا به نام "ترکیه" در عرصه سیاسی نمایان شد . نام گزینشی و ناآشنای کشوری که از خاکستر آوار عثمانی بیرون آمده بود ، آزگارا مغایر با روحیه عثمانی بود . عثمانیها بدان میبالیدند که تیره های گوناگونی را از حبشی تا قفقازی و عرب بصری تا بوسنی را به زیر یک درفش مدیریت میکنند . آنها سرزمینهای نوین خود را ناگریز نه با نام کلی عثمانی ، بلکه با پیشوند پیوست واژه متصرفات به نام سرزمین زیر اداره خود میشناختند . سرزمین ویچرت(اصلی) آناتولی که نگار سرزمین مادر را برای دیگر سرزمین ها بازی میکرد، با نام آناتولی شاهانه نامیده میشد و دیگر سرزمینها مانند قلمروهای مستعمراتی در زیر درفش عثمانیان بودند . از این روی، نام نوین ترکیه با سیاستهای رسمی امپراتوری متلاشیشده در تضادی آشکار بود . به گمان بسیار ، آتاترک و پشتیبانانش با این نام میخواستند به اروپائیان پایندان دهند که هرگز آهنگ دست درازی به سرزمینهای از دست رفته خود در اروپا را نداشته و ناگریز چشمی هم به سرزمینهای زیر رخنه دولت های نیرومند در آسیا و آفریقا نخواهند داشت.[ii] چه این که نام ترکیه با گویشهای گوناگون خود در زبانهای اروپایی نامی بسیار آشناتر بود تا در میان توده های پیرو یا کشورهای کنار خود. اروپائیان هرگز نام عثمانی را که میتوانست بازگوکننده کنفدراسیونی دربردارنده از توده و کیش های خود باشد برنمیتافتند . آنان که دل خوشی از دست درازی و غارت عثمانیان با نام جهاد نداشتند،[iii] راغب بودند سرزمینهای از دسترفته اروپائی یا میانبند زیر اختیار ترکان عثمانی را با نام ترکیه بشناسند . در برخی سرچشمه های فرانسوی کهن واژه Turquie، در لاتین میانه Turchia یا Turquia و در یونانی Τουρκία، نامی بود که آنان به سرزمین مهاجمان میدادند.[iv] واژه ترک در این نام واژهای ناآشنا نبود ،[v] ولی پسوند "ـیّه" مانند بسیاری از نامجاهای آناتولی، ریشه یونانی و سپس لاتین داشت.[vi] سرزمینی متشکل از تیره های پرشمار مانند ترکها ، ایرانی تباران کُرد ، ایرانی تباران ارمنیها ، یونانیها و... که باشنده به اعطای حقوق بدیهی دیگر ملت ها نبوده و تلاش در ذوب آنان داشت ، بهزودی با نام خود دشواری پیدا کرد و چنانکه اخیراً دیده میشود این اعتراضها به فضای رادیو - تلویزیونی و ناگریز به صحن پارلمان نیز کشیده شده است.[vii] اما بر واروی(خلاف) نگر بسیاری از خرده گیران ، واژه "ترکیه" از سوی طیف فکری "گنج تورکلر" و طرفداران آتاترک یا خود وی ساخته نشده است . پیش از آن حکومت مملوکان که از سال ۶۴۸ تا ۹۲۳ کوچی حکومت مصر را بر دوش داشتند در برخی سرچشمه ها با نام "دولة الترکیة" شناختهشدهاند.[viii] ولی پسوند پیوست شده بر نام ترک[ix] در اینجا پسوندی تازی و اسمی بود و نه یونانی و مکانی . ویک ریشه کهنتری که از واژه ترکیه شناخته شده است به نسک "چهل مجلس" نوشته "علاءالدوله سمنانی" (درگذشته به سال ۷۲۴ کوچی) برمیگردد که از چیدمان واژه ترک و تاء تأنیث عربی ، در یاد کنیزک ترک دیده میشود : "امروز کنیزکی و سریتی از پیش سلطان میآورند و حق من است ، به کسی دیگر ندهی! چون ساعتی برآمد، کسی آمد و کنیزکی را بیاورد که شیخ به هرکس که داند بدهد . شیخ زنگی را خواست و به او داد و اکنون فرزندان او همه ترکچهرهاند که از آن ترکیهاند".[x] با این تفاصیل پیداست که ریشه نام کشور ترکیه به آغازه سده بیستم میرسد ویک(اما) ریشه واژه ترکیه به ماناکی مغایر با نام رایج کنونی آن ، به چندین سده دورتر راه پیدا میکند که بر واروی(خلاف) پندار غرورآمیز و سخنان پرطمطراق ملیگرایان تندرو ترکیه گاه مفهومی تحقیرآمیز داشته است . پیداست که هر کشور و ملتی محق است نامها و نمادهای میهنی خود را خود برگزیند ، ویک این امر نباید مترتب شکست حقوق دیگر اقلیتها در درون و زیادهخواهی در سیاست بیرونی باشد . نامی رسمی کشور همسایه ما ، آبشخور احترام ماست، ویک دولتمردان این کشور برای رفع هرگونه برداشت ناروا و تزاحم در امور میان توده ای ، میبایست تفسیری روشن و رسمی از آن ارائه نمایند تا بنابر قوانین آبشخور اجماع جهانی، موجبات همزیستی مسالمتآمیز را فراهم آورد و همچنین اینکه در درون کشور نیز روشن سازند که فردید از آن ، حکومت و مدیریت همه تیره های ساکن در درون مرزهای این جمهوری است و نام ارگانها و نهادهای اداری ، خدماتی و حکومتی کشور که بیشتر با پیشوند "ترک" آغاز میشوند ، با نامهایی که جایگزین شود ، که خدماترسانی به همه شهروندان جمهوری را خویشکاری خود بداند.
پانوشتها
[i] زبان محاورهای و مکاتبهای عثمانی زبانی "پیجین" یا "کرئول" شمرده میشد که از آمیختگی زبانهای فارسی و عربی و ۲۵% واژه های ترکی تشکیل یافته بود و سنجه یکتایی نیز برای این زبان مشخص نبود.
[ii] نگاه کنید به: خیراندیش، رسول و شایان، سیاوش (١٣٧١). ریشهیابی نام و پرچم کشورها. تهران: انتشارات کویر. ص.١۰۰.
[iii] برای نمونه نگاه کنید به: سیلونه، اینیاتسیو (٢۵٣۶). نان و شراب. ترجمه محمد قاضی. تهران: امیر کبیر. ص. ١٧١.
[iv] نگاه کنید به: (a b Harper, Douglas. "Turk". Online Etymology Dictionary. Retrieved ٢۰۰۶-١٢-۰٧). و همچنین: (American Heritage Dictionary (٢۰۰۰). "The American Heritage Dictionary of the English Language: Fourth Edition - "Turk"". bartleby.com. Retrieved ٢۰۰۶-١٢-۰٧).
[v] هرچند که این نام در عثمانی و دیگر جاها بار ماناکی رانده(منفی) داشت. در آذربایجان هنوز هم به افراد سادهلوح و بیسواد "تؤرکی سایا" گفته میشود که به چم "ترک مانند" است . به سان این وضعیت در میان اعراب نیز دیده میشود که به تیره های وحشی عرب "اعرابی" گفته میشود و این آبشخور در قرآن نیز دیده میشود و نیز نگاه کنید به: "در نشست «تُرک اوجاقی» مطرح شد : در عثمانی عناوین تحقیرآمیز برای ترکها استفاده میشد". (http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=۵٣&item=٩۵۵)
[vi] Latin -ia and Ancient Greek -ία (-ía), -εια (-eia) این پسوند در بسیاری از نامجاهای جهان دیده میشود: سوریه، سیبریه، قسطنطنیه و در گویش نامهایمیانکشوری مانند Algeria, brazilia, India و دیگر.
[vii] مناظره یوسف خلج اوغلو و عایشه حر درباره مفهوم ترک: عایشه حُر: نام ترکیه نخستین بار در ١٩٢١ استفاده شد/ خلج اوغلو: ویژگیهای اخلاقی منشأ نژادی دارند : (http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=۵٣&item=٩٧٨) هموند ارشد حزب عدالت و توسعه : چیزی به نام تُرک هستی ندارد: (http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=۵٣&item=٩۵۴)
[viii] برای نمونه نسک التحفة الملوکیة فی الدولة الترکیة نوشته بَیبَرس منصوری (مرگ ۷۲۵) ، که خود سپاهی و دولتمرد و مورخ مملوکی بود و رویدادهای ۶۴۷ تا ۷۱۱ را به چهره سالشمار نوشته است. (چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷).
[ix] چنانکه دیده میشود در اینجا نیز اقلیت ترک که بنا به راستینگی های آشکار تاریخی باز در خیل آنان چرکسها و ایرانیان نیز بودند بر بیشینه انجمن عرب و قبطی و... فرمان میراندند ولی نام خود را به همه انجمن برتابیده بودند.
[x] شیخ علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس ، نوشته امیر اقبال سیستانی ، به اهتمام عبدالرفیع حقیقت؛ شرکت مؤلفان و مترجمان؛ تهران؛ ۱۳۵۸؛ مجلس چهل و سوم ، برگه ۱۱۸
این وبگاه با پرهیز از هرگونه پرسمان های سیاسی ، تنها به پرسمان های تاریخی ، فراهمادی و فرهنگی می پردازد و نه به پرسمان های سیاسی اندر می شود و نه دلبستگی ای به اندر شدن به آن دارد. سیاست و کارهای سیاسی کار ما نیست.