دزدی آشکار و ثبت شده تُرک های عثمانی در تاریخ ، از حجره پیامبر اسلام
مصطفی الانصاری
پس از گذشت چندین دهه از پایان حکومت عثمانی ، ترکیه انتظار داشت مردم شهر مدینه برخورد خشونت آمیز فخری پاشا، فرمانده عثمانی را فراموش کرده باشند ، در حالی که آثار زجر و ستمگری او در خاطره تمام مردم مدینه حک شده و هیچ خانوادهای در مدینه نیست که تلخی روزگار فخری پاشا را در خاطر نداشته باشد . اما دولت ترکیه چندی پیش مراسم ویژهای را به فردید گرامی داشت از هفتاد و یکمین سالروز مرگ فخری پاشا را که برابر با صدمین سال اخراج وی از مدینه بود برگزار کرد ، در این مراسم ، رجب طیب اردوغان ، فرنشین جمهور ترکیه بار دیگر خاطره این دوران تلخ را زنده کرد و از ستمگری های فخری پاشا در شهرهای جوراجور عربی به ویژه در شهرهای مقدس مکه و مدینه همچون افتخارات تاریخ عثمانی یاد کرد . به گفته تاریخ نگاران ، مکه و مدینه در زمان حکمرانی فخری پاشا گواه دردناکترین رویدادهای تاریخ بوده و مردم این دو شهر رنج بسیاری را در این مدت برتافتند. برابر اسناد و گواه هایی که در این بخش به خوانش و بررسی گرفته میشود ، رفتار خشونت آمیز فخری پاشا با ساکنان مدینه به تنهایی چون یک تبهکاری تاریخی شمرده میشود ، اما آن چه بیش از همه خشم و انزجار مردم را بر میانگیزد ، تبهکاریهایی است که فخری پاشا در حرم مدینه و در مسجد پیامبر انجام داده است . بی حرمتی به مقدسات دینی ، برخورد تبعیض آمیز با ساکنان مدینه ، ویرانسازی خانه ها و نخلستان ها و بیرون راند شمار بسیاری از مردم مدینه به بیرون از شهر ، بخشی از تبهکاری های فخری پاشا است که در خاطره مردم مدینه به ثبت رسیده است.
همان گونه که در تاریخ آمده است ، کرانه یکسال پیش از شکست نهایی ، مقامات ارشد عثمانی در دمشق ، به مصطفی کمال آتاتورک دستور دادند تا به جای فخری پاشا ، لشکر سربازان ترکیه را به سوی مدینه ببرد و سرپرستی آن شهر را به دوش گیرد ، اما او به بهانه ناتوانی و کمبود امکانات جنگی از پذیرش این کار خودداری ورزید . فخری پاشا که فرصت بهره برداری از اوضاع را شایسته دید ، با ادعای پشتیبانی از شهر مقدس مدینه ، با سربازان تُرک به مدینه تاخت و تبهکاریهای بیشماری را در حق مقدسات دینی و مردم آن شهر مرتکب شد.
آغاز ناخشنودی
با آغاز جنگ نخست جهانی و پس از این که مردم شهر مدینه از جور و ستم فرمانرانان تُرک عثمانی به ستوه آمده بودند، برخی از ناسیونالسیتهای عرب کوشیدند از وضعیت فراهم شده ، بر دولت عثمانی بهره برداری کنند . همین بود که نافرمانی سراسری در مدینه آغاز شد و تنش میان مردم و دولت عثمانی افزایش یافت . سرپرستان دولتی که از آینده اوضاع نگرانی داشتند خیزش مردمی اعراب را به سختی سرکوب کردند و با به کارگیری این فرصت ، دست به ارتکاب تبهکاری با مردم زدند و برخورد تبعیض آمیز آن ها با عرب ها بیشتر از پیش افزایش یافت. در همین راستا، عثمان حافظ ، نویسنده سعودی می گوید: «عثمانی ها زبان ترکی را در تمام مدرسه ها و برنامه های آموزشی برتافته بودند و حتی درسهای دینی به زبان ترکی آموزانده میشد ، دانش آموزان عرب ناگزیر بودند علوم دینی را که اصل آن به زبان عربی است ، به زبان ترکی بخوانند».
در پرتو همین نابرابری ها ، سرانجام عربها بر دولت ترکیه خیزش کردند اما با خشونت سخت مقامات دولتی و هواداران دولت ترکیه روبرو شدند . دولت ترکیه ، علمای دمشق و هند را که زیر هَنایش(تأثیر) دولت عثمانی بودند ، بر می آغالانید تا ناسازی بر عثمانی را چون یک اقدام مغایر با اندیشه های دینی بشناساند و بدین شیوه خیزش مردمی عرب با شکست روبرو شود. این رخداد را روزنامه "القبله" که بیانگر آماژهای انقلاب عربی بود به خوبی بیان کرده است ، اندیپندنت عربی یک نسخه از این روزنامه تاریخی را که راستی های آن زمان را آشکار بازگو می کند ، بدست آورده است.
توده های مردمی عرب به رهبری شریف حسین ، پس از چندی پیکار توانستندجداسری خود را در دل حجاز و در شهر مقدس مکه اعلام کنند . ترکها که مکه را از دست داده بودند کوشش داشتند با هر شیوهای که شدنی باشد ، شهر مدینه را از دست ندهند ، زیرا خلافت عثمانیها بدون داشتن حاکمیت بر مراکز مقدس اسلامی ، دیگر نمیتوانست چمی داشته باشد . از همینرو ، عثمانیها می کوشیدند سرزمین های از دست رفته را بار دیگر زیر تصرف خود در آورند تا حاکمیت خود را بر میانبند تداوم بخشند.
دکتر سعید بن طوله ، کارشناس سعودی میگوید: «پس از افزایش شمار نیروهای وابسته به امپراتوری عثمانی در مدینه، آماده سازی مواد خوراکی برای سربازان ، مقامات دولتی را با دشواری روبرو کرد و عثمانی برای این که بتوانند نیازمندیهای بایا را برای نیروهای سپاهی خود فراهم کنند ، مردم مدینه را وادار به ترک شهر کردند . البته این اقدام تبعیض آمیز عثمانیها ، فاجعه بزرگی در پی داشت و بسیاری از مردم توانا به ترفتن از شهر نبودند ، زیرا در بیرون از شهر هیچ امکاناتی برای زندگی نبود . هنگامی که ساکنان مدینه برابر دستور مقامات عثمانی اقدام به ترک شهر نکردند ، سربازان ترکیه مردم به زور از مدینه اخراج کردند و برخی از آنها را در واگن های قطار می انداختند و به بیرون از شهر جابجا می کردند . شمار بسیاری از مردم در این گیر و دار جان خود را از دست دادند».
دکتر سعید در گفتگویی که با اندیپندنت عربی داشت ، گفت: «آماژ ترک ها از اعمال خشونت بر مردم مدینه ، تلاش برای سرکوبی خیزشهای مردمی با سامانه عثمانی بود . ترکها می کوشیدند با این گونه اقدامات توهین آمیز ، بافت فراهمادی(اجتماعی) و شاخص های جمعیت شناسی را به سود دولت ترکیه دگرگون کنند . امروز نیز دولت ترکیه آهنگ این دارد در لیبی دست به چنین کاری بزند و برای همین فردید می کوشد به هر شیوه ای که میشود خود را وارد تحولات لیبی کند و زمینه ای سیاست بازیهای ترکیه را در کشورهای عربی شمال آفریقا فراهم سازد».
البته ترکها در نخست بدین باور بودند که خواسته های آنها با جابجایی مردم مدینه برآورده می شود ، پس از ناکامی این کار ، مقامات دولت عثمانی دست به اقدامات وحشتناکتری زدند و حرم مقدس مدینه را به گونه سرراست تبدیل به میدان معرکه کردند . جای دادن سربازان و مهمات سپاهی در درون مسجد به این شُوند که نیروهای بریتانیایی و متحدان عرب آنها از آفند به مسجد خودداری خواهند کرد ، توهین آمیزترین حرکت عثمانیها به مقدسات دینی بود که همواره در یاد مردم خواهد ماند. بن طوله در بازپی سخنانش گفت : فاجعه بارترین اقدام عثمانی در جریان جنگ نخست جهانی که در همه نسک های تاریخ به ثبت رسیده است ، وارد کردن مهمات سپاهی در مسجد نبوی بود و این کار با ناسازی همه مردم روبرو شد.
پس از تداوم جنگ ، فخری پاشا دست به اتخاذ اقدامات توهین آمیز بیشتری زده و گُزیرید(تصمیم گرفت) خط آهن را تا دروازه مسجد نبوی امتداد دهد . مقبول العلوی ، داستان نویس سعودی می گوید : فخری پاشا از جوانان مدینه خواست در کار ساخت راه آهن از میانبند عنبریه تا دروازه "باب السلام" در حرم مدینه، سهم بگیرند. البته ناجی کاشف پاشا ، همیار فخری پاشا به جوانانی که برای کار در پروژه خط آهن به کار گرفته شده بودند گفت به کسانی که در این پروژه کار کنند هیچ پرداخت مالی نمی شود اما این کسان در ازای کار ، هر روز سه بار خوراک رایگان به دست خواهند آورد.
جای دو دلی نیست که کشیدن خط آهن از میانبند(منطقه) عنبریه تا حرم مدینه ، خانه ها و زمین های بسیاری از مردم را نابود می کرد و دولت ترکیه باشنده نبود به کسانی آسیب دیده کمک و همکاری کند و همین امر باعث افزایش خشم مردم مدینه بر مقامات دولت عثمانی در مدینه شد . ویرانسازی خانه ها و مغاره های مردم آغاز شد و در این میان خیابان "العینیه" که در آن زمان پر رونق ترین بازار مدینه به شمار می رفت ویران شد تا راه آهن به سوی مسجد نبوی هموار شود . مردم مدینه که همه چیز خود را از دست داده بودند ، از بیم خشونت سربازان عثمانی توانا به نشان دادن ناسازی نبودند، با آنکه فاصله میان میانبند عنبریه و حرم بیش از یک کیلومتر نیست اما این پروژه بیش از دو ماه را در بر گرفت زیرا بیشتر زمان ، صرف ویرانسازی خانه ها و مغازه های مردم مدینه شد تا این که خط آهن به دروازه باب السلام برسد. پس از پایان کار ، هنگامی که قطار برای نخستین بار به حرم رسید ، مردم مدینه دانستند که فخری پاشا آماژ دیگری از این کار داشته است و آهنگ وی بردن همه گنجینه های تاریخی حجره پیامبر از مدینه به استانبول بوده است!
کامناکام آنچه در سرچشمه های سعودی درباره گنجینه های حجره پیامبر یاد شده است واگردانی چندانی با اسناد آماده شده از سوی عثمانی ها ندارد ، تنها واگردانی در این است که تُرک ها بردن گنجینه های حجره پیامبر را از مدینه به استانبول ، به عنوان "جابجایی" گنجینه ها به استانبول یاد می کنند ، اما مردم مدینه آن را "غارت" گنجینه های حرم مدینه می دانند . دکتر سعید بن طوله می گوید: عثمانی ها به مردم مدینه می گفتند که انتقال گنجینه های حجره پیامبر به استانبول به آماژ ترمیم آن ها انجام می گیرد و گنجینه ها پس از ترمیم و بازسازی بار دیگر به مدینه آورده خواهند شد. اسناد و گواه ها نشان می دهد که بردن گنجینه های حجره پیامبر از مدینه به استانبول به دستور جمال پاشا ، فرمانده لشکر چهارم دولت عثمانی که در تاریخ به نام "سفّاک" یاد می شود ، انجام گرفته است . در نامه ای که در 13 جمادی الثانی 1335 (6 آوریل 1917)، از سوی جمال پاشا به انور پاشا فرستاده شده است ، آمده است که بایستی همه گنجینه ها و سپرده های مقدسه از مدینه به استانبول آورده شوند. اما عثمان حافظ در کتاب "نمادها و اندیشه ها "، نوشته است که عثمانی ها در آن زمان که جنگ نخست جهانی باز می پایید ، نیاز بسیاری به پول داشتند و به همین فردید گنجینه های حرم مدینه را به استانبول بردند و آن ها را صرف هزینه های ترکیه کردند.
افزون بر آن ، پس از سخت شدن جنگ و کاهش مواد خوراکی در مدینه ، فخری پاشا دستور داد تا آن چه از گنجینه های حجره پیامبر مانده است را بیرون آورند و آن ها را در بازار به فروش رسانند تا هزینه های سربازان ترکیه بدست آید. ترک ها به رغم این که به مردم مدینه نوید داده بودند که پس از پایان جنگ ، همه گنجینه ها را به حرم مدینه باز خواهند گرداند اما دیگر هیچ چیزی به مدینه باز نگشت.
سهیل صابان، استاد تاریخ عثمانی در دانشگاه ملک سعود می گوید : کرانه 20 سال پیش هنگامی که در استانبول بودم به کتابخانه ها و موزه های بسیاری رفتم و در بایگانی عثمانی اسنادی بربسته به امانت های مقدسه حرم مدینه پیدا کردم، سپس یک کپی این اسناد را به دست آوردم و پس از ترجمه به عربی آن ها را چاپ کردم . کامناکام همه پیشکش های نفیسی که در درازنای تاریخ به حرم مدینه داده شده است ، درج اسناد یاد شده یاد شده است و متولیان حرم و بزرگان مدینه هنگام ثبت آن ها باشندگی داشتند . در واپسین گزارش رسمی که در مورد گنجینه های حجره پیامبر در دهم ماه رمضان سال 1326 هجری قمری (6 اکتبر 1908) چاپ شده است ، موجودیت همه پیشکش های گرانبها ، نیروداد(تأیید) شده است. سهیل صابان می افزاید که گزارش یاد شده که همه گنجینه های حرم مدینه در آن یاد شده است ، دربردارنده 29 برگه می باشد و این سند تاریخی در بایگانی عثمانی در شهر استانبول با شماره: "يلدزMTV.526/73" به ثبت رسیده است . افزون بر نسخه خطی گرانبهای "مصحف عثمانی" ، گنجینه های که برابر این سند از مدینه به استانبول برده شده است ، شمار 391 تکه است که دربردارنده سنگ های بهادار همچون الماس ، زمرد ، یاقوت ، ابزارها و وسایل ساخته شده از زر و سیم می باشند. گنجینه های یاد شده افزون بر ارزش معنوی ، ارزش مادی بسیاری داشته که دشوار است بتوان آن ها را بها گذاری کرد . یکی از تکه های نفیس آن گنجینه ، گردن بندی است ساخته شده از گرانبها ترین سنگ های زمرد و یاقوت که ارزش آن در آن زمان به 5 میلیون لیره عثمانی بر آورده شده است . کامناکام این رقم در آن زمان ، مبلغ بسیار هنگفتی به شمار می رفته است. همه این گنجینه ها از نگر ارزش با نسخه خطی قرآن عثمان (خلیفه سوم) سنجیدنی نیست . این قرآن با خط کوفی و روی پوست آهو نوشته شده است و خلیفه سوم مسلمانان تا واپسین زندگی همین نسخه را می خواند. اسناد روامندی که درباره گنجینه های حجره پیامبر بدست آمده نشان می دهد که جواهرات گرانبهای بسیاری که ارزش هر کدام از آن ها بالغ با صدها میلیون دلار بوده است از مدینه به استانبول برده شده است.
سرچشمه:
www.independentpersian.com/node/40966