یاشار تبریزلی
در اینکه رضاشاه خدمات بسیاری را برای ایران به انجام رسانیده هیچ شکّ و بدگمانی ای نیست ، با اینحال از این روی که هیچ انسانی بدور از بازندانی (اشتباه) نیست و همچنین هیچ چیز از ایران بالاتر نمی باشد ، نکته هایی را به آماژ آگاهی رسانی ، پیرامون پیمان سعدآباد می نویسیم . در همین روزگاری که اکنون در آن میزی ایم نیز این خطر هست که بخواهند با پذیرش سهمی کمتر از 50% برای ایران در دریای کاسپین ، باز هم ایران را تجزیه کنند . پس بر ما ایرانیان است که سرانجام روزی بیاموزیم که همه چیز را سیاه سیاه یا سپید سپید نبینیم . با اینکار راستی ها به روی ما گشوده خواهد شد و در آینده نیز کمتر فریب خواهیم خورد .
در هفدهم تيرماه 1316 دولتهاي ايران ، افغانستان ، ترکيه و عراق در کاخ سعدآباد تهران پيمان عدم تعرضی دستینه کردند که به پيمان سعدآباد شناخته شد . در این راستا به فردید(منظور) پدیداری پيوند استوار میان اين چهار کشور ، بر آن می شوند که نخست اختلافات مرزی خود را گره گشایی نمایند . آنچه در این رفع این اختلافات مرزی روی داد ، همگی به زیان ایران درآمد که در زیر به زند آنها می پردازیم.
1- همه اروندرود از سوی رضا شاه به عراقی ها داده شد . خوشبختانه پسرش در پیمان نامه الجزایر این خطا را جبران کرد و اروند رود را بر پایه خط تالوگ به ایران بازگرداند .
2- رضا شاه کوههای آرارات ، که از نگر استراتژیک مهم بودند و امروزه روز ، رژیم پانترکیستی را با نخجوان جمهوری آظربایجان هم مرز کرده اند را ، به ترکیه داد و در برابر ، پنج برابر آن میانبند(منطقه) استراتژیک واگذار شده را برای ایران گرفت . این میانبند(منطقه) در زمینهای باژگیران «قتور» می باشد . جایی که ایران آنزمان هم در آنجا ادعا داشت ولی در اختیار ترکیه بود .
3- دشت «ناامید» که «دَغ نَمَدی» هم نامیده میشود به افغانستان واگذار شد . این دشت بیابانی است که در امتداد مرز افغانستان و ایران جای دارد و بازپی دشت کویر ، کویر بزرگ ایران بهشمار می آید . این بیابان ، زمینی پست در خاور کوهستانهای خاوری ایران است و در اثر فریبکاری همیشگی رژیم پانترکیستی از ایران جدا شد و به برادران وخواهران افغانی(خراسانی) ما داده شد . داستان این بود که رضاشاه می اندیشید با پروا به مناسبات دوستانهای که با آتاتورک دارد و با پروا به گذشتهایی که در مبادله زمین با رژیم پانترکیستی کرده است ، اگر در اختلافات ایران و افغانستان یک حَکَم ترکیهای بیاید ، به سود ایران رای خواهد داد . بنابراین با حکمیت سپهبد فخرالدین آلتای ، ژنرال ترکیهای در گره گشایی پرسمان ایران و افغانستان همداستانی کرد ولی دولت فریبکار ترکیه ، افغانستان را که خود از ایران جدا شده بود ، به ایران برتری داد . ژنرال آلتای تُرک ، چنان به سود افغانستان رای داد که کمیسر مرزی ایران گفت که اگر خود افغانها در این ماجرا داور میشدند کار با انصاف بیشتری گره گشایی میشد ! در رای حکمیت دولت ترکیه درباره تحدید کرانه ایران و افغانستان که در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۱۴ برابر پانزدهم می ۱۹۳۵ میلادی صادر شد ، ژنرال ترک 3 هزار کیلومتر مربع از خاک ایران را در مرز ایران و افغانستان به دولت افغانستان واگذار کرد تا بار دیگر پلیدی و نیّت دشمنانه رژیم پانترکیستی را با ایرانیان نمایان سازد . بر شالوده همداستان نامه سعدآباد ، در ششم بهمن ماه 1317 پیمانِ پخش آب هيرمند میان تهران و کابل در شانزده ماده بسته شد . بر اين شالوده ايران از «دشت نااميد» به گستره 3 هزار کيلومتر چشم پوشيد و در کُنش ، سرچشمه هيرمند از دسترس ايران بیرون شد و در برابر افغانها پذيرفتند که ايرانيها بتوانند به چهره برابر از آب اين رودخانه بهرهمند شوند . در آن هنگام پیمانِ پخش آب هيرمند ، به تصويب مجلس شوراي ملي ايران رسيده بود ، ولی با آنکه که به دستینه هيات وزيران کابل رسيده بود ، مجلس شوراي ملي افغانستان از تصويب آن خودداري کرد چرا که در پی آن ، دولت افغانستان از دولت ايران درخواست کرد که طي يادداشت رسمي و جداگانه که به تصويب مجلس شوراي ملي ايران نيز برسد ، با آزادي آزگار افغانستان در هرگونه مداخله در آب رودخانه هيرمند ، در بخش بالاي بند کمالخان همداستانی نماید ! این درخواست ، آشکارا به زیان ایران بود ، زیرا افزون بر اینکه بخشی از خاک ایران واگذار شده بود ، امکان دخل و تصرف کابل در بخشهای بالایی هیرمند عملاً میتوانست بازدار رسیدن آبی به بند کمالخان شود ، تا بتواند برابر پخش گردد . شوربختانه چنین چیزی برابر خواست افغانستان به زیان ایران پذیرفته شد .