سه شنبه 15 مه 2012 - 26 اردیبهشت 1391
دکتر مازیار اشرفیان بناب / دانشگاه پورتموس/ بریتانیا
پژوهشهای اخیر ژنتیکی اینجانب نشان می دهند که همه تیره ها و گروه های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی کنونی ایران) ساکن هستند ، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در کرانه ده تا یازده هزار سال پیش در بخش های نیمروز باختری پشته ایران ساکن بوده بر می گردد.
این خوانش های ژنتیک نشان می دهند که همسانی های ژنتیکی ما ایرانیان با اروپائیان نه به شُوند کوچ تیره هایی از اروپا به ایران (در کرانه چهار هزار سال پیش) بلکه به شُشوند کوچ کشاورزان ایرانی به سوی اروپا (در کرانه ده هزار سال پیش) می باشد.
اندکی جستجو در سرچشمه ها و مدارک تاریخی نشان می دهد که واژه های "آریا و آریایی" به کرات از سوی شخصیتهای تاریخی و مورخان درونی و بیرونی آبشخور بکارگیری جای گرفته و دارای چم های مختلفی بوده اند، نمونه وار به عنوان نامی برای یک جمعیت باستانی در ایران، نامی برای زبان ایران باستان و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت ایرانیان باستان بوده است به کار رفته است. اسناد و گواه های تاریخی و باستانشناسی نشان می دهد که آریاییان تیره هایی کوچنده نبوده اند ، بلکه از کرانه ده هزار سال پیش در این سرزمین ساکن بوده و مبدا و منشاء بزرگترین نو آوریهای انسان مدرن بوده اند (از جمله نوآوری کشاورزی، پیدایش نخستین روستاها و شهرهای یافته شده در جهان، بومی کردن جاندارانی چون احشام برای نخستین بار، نوآوری خط و نگارش و بنیاد گذاری بزرگترین و نخستین شهریگری های پیشرفته بشری در بسیاری از نقاط ایران مانند جیرفت، سیلک، شهر سوخته.
هر چند بررسی باریک اینکه آریاییان که بوده اند، چه گاه و در کجای سرزمینهای ایران باستان ساکن بوده اند نیاز به پژوهش های فراگیر زبان شناسان، ویژه کاران تاریخ و باستانشناسی دارد، امروزه گواه های مختلفی از جمله یافته های باستانشناسی و ژنتیک درستی این گمانه که تیره هایی از سرزمینهای دور اروپایی به پشته ایران کوچیده اند را به طور کوشنده آبشخور پرسش جای داده و آنرا رد می کنند.
باور بنده اینست که برخی انسان شناسان و زبان شناسان اروپائی برای گمانه نژادپرستانه خود که آهنگ بازنمایی و توجیه ریشه هنباز و نحوه گسترش زبانهای هندو-اروپائی و حتی برتری نژادی برخی اروپائیان را داشته است و برای نژاده گی بخشیدن به این گمانه خود نیاز به یک نام نژاده و باستانی داشته اند و نام "آریایی" را که ریشه در زبانهای سانسکریت و ایران باستان دارد را به وام گرفته و به گونه ای آبشخور سوء استفاده جای داده اند.
همزمانی این سوء استفاده دانشی دانشمندان اروپائی در سده های نوزدهم و بیستم میلادی با سیاستهای ملی گرایانه آنگاه و تبلیغات گسترده و آموزش اینکه ایرانیان ریشه در جمعیتهای (آریایی) اروپایی دارند، در درازنای چندین دهه این باور نادرست را در اندیشه ما ایرانیان پدیدار کرده است که در کرانه چهار هزار سال پیش قبایلی که به زبانهای هندو-اروپائی سخن می گفته اند (و دانشمندان اروپایی آنها را آریایی نام نهاده اند)، از اپاختر دراینده پشنه ایران شده و جایگزین تیره های بومی ایران شده اند و ما ایرانیان امروزی از نوادگان این آریاییان کوچنده هستیم. استناد این دانشمندان اروپایی دگریزبان ایرانیان باستان از دراویدی به هندو-اروپائی در کرانه چهار هزار سال پیش است.
پژوهشهای بسیار نوین و برجسته ژنتیکی و زبانشناسی نشان می دهند که زبان یک جمعیت به آسانی و ناگریز با باشندگی تنها ده در صد از مردان مهاجم یا کوچنده که مزیت و برتری نسبی نسبت به جمعیت بومی داشته اند تغییر می کرده است. این پرسمان در کنار گواه های مربوط به تغییرات عمده آب و هوایی و خشکسالی بسیار سخت در پشته ایران که منجر به نابودی تمدنهای نیمروز و نیمروز خاوری ایران و کوچ گسترده ایرانیان به سوی اپاختر(در کرانه چهار هزارو دویست سال پیش) شده اند، می توانند به آسانی تغییر زبان رایج در ایران (از زبان دراویدی به هندو-اروپائی) را در کرانه چهار هزار سال پیش توجیه کنند.
در پایان و بطور خلاصه باور بنده اینست که همه ما ایرانیان از نیاکان آریاییهایی هستیم که از بیش از ده هزار سال پیش در این سرزمین می زیسته اند و بزرگترین تمدنهای انسانی را پایه گذاری کرده اند و تئوری کوچندگی تیره هایی از اروپای خاوری به ایران (که به نادرست و ناگریز عمدا از سوی شماریاز دانشمندان اروپائی نام آریایی بر آنها نهاده شده) و جایگزینی تیره های بومی از سوی آنان یک گمانه نادرست و نژادپرستانه وارداتی است.
سرچشمه :
www.bbc.com/persian/science/2012/05/120515_l10_ashrafian_clarification.shtml