دیوید هند، استاد ریاضی در امپریال کالج لندن نسکی با نام "اصل عدم احتمال" نوشته است. او در این نسک میگوید که پدیدههای فراآیین(خارقالعاده) در گرداگردمان بسیار رخ میدهند. او میگوید "ما در زندگی آموخته ایم که برای هر چیز دنبال بازنمایی(توضیح) بگردیم . اگر با چیزی برخورد کنید که میدانید به یک جانور درنده بستگی دارد، می گریزید و خود را رهایی می بخشید. پروفسور هند باورمند است هر چیزی میتواند پیش آید، تنها باید کارپروای(فرصت) بسنده را به آن بدهید. ما با این پیشامدهای ظاهرا تصادفی روبرو میشویم و می اندیشیدیم نمیشود تصادفی باشند. ویک(اما) کارپروای (فرصت) برای رویداد این پدیدههای تصادفی بسیار هست. یک پدیده شدنی است شانس کمی برای رویدادن داشته باشد ولی اگر کارپروای(فرصت) بسنده داشته باشد، رخدادش ناگزیر است. خود پروفسور هند هم در پناه نیست. هنگامیکه نسکش چاپ شد شخص دیگری هم همزمان با او نسکی با نامی بسیار همسان به چاپ رساند. جان آیرنمانگر، نویسنده نسک "اقتدار تصادف"، با پروفسور هند در یک روز زاده شده و پیش از این در همان دانشگاهی کار میکرد که همسر او هم آنجا بود. هند میگوید " اینجور چیزها پیش میآید."